استراتژی توسعه روستایی چین
سالهای 1978 و 1979 را میتوان نقطه عطفی در تاریخ چین بهحساب آورد. در این سالها پس از گذشت 30 سال از انقلاب کشاورزی، مقامات کشور متوجه سیاستهای اشتباه خود در توسعه سیاسی و اقتصادی چین شدند و اقدامات اصلاحی جدیدی را جهت رفع مشکلات و چالشها به اجرا درآورند. اصلاحات سیاسی چین در این سالها، تحولات عمدهای در اقتصاد ملی چین پدید آورد و مهمترین بخشی که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت، بخش کشاورزی بود. در آن زمان دولت چین سیاستهای خود را دگرگون کرد. بهجای تأکید بر صنایع سنگین، بر صنایع سبک و فعالیتهای کشاورزی تمرکز کرد؛ برنامههایی را جهت کنترل جمعیت به مرحله اجرا گذاشت؛ و از میزان دخالتهای خود در امور کشاورزی کاست. این سیاستها تأثیر مثبتی در بخش کشاورزی داشت.
طرحها و برنامههای عمده چین در توسعه روستایی عبارت بودند از:
- تبدیل " مزارع اشتراکی " به " مزارع خانوادگی "
پس از انجام اصلاحات سال 1978 و 1979، کشاورزان چینی تشویق شدند که با عقد قرارداد با تعاونیها، بخشی از زمینهای کشاورزی را اجاره نمایند. در طی این قرارداد آنها متعهد میشدند که بخشی از محصولات خود را به تعاونیها واگذار کرده و مابقی آن را به هر قیمتی و در هر بازاری که تمایل دارند، به فروش برسانند. از شروع اجرای این سیاست تا اواخر سال 1983، بیش از 97 درصد خانوارها با تعاونیها قرارداد کشتوکار منعقد کردند .
در این شیوه، انتخاب نوع محصول، قیمت و نحوه فروش آن بر عهده کشاورزان گذاشته شد و وظایف تعاونیها به انجام اموری چون ایجاد شبکههای آبیاری، تأمین ماشینآلات و سرمایه برای کشاورزان محدود شد. اجرای این سیاست کشاورزان را به سرمایهگذاری بیشتر در فعالیت کشاورزی تشویق کرد. تا جایی که در فاصله سالهای 1978 و 1985 سهم بخش خصوصی در سرمایهگذاریهای کشاورزی از 4/5 درصد به بیش از 23 درصد افزایش یافت و سهم کشاورزی در تولید ملی که در سال 1978 نزدیک به 30 درصد بود، در سال 1986 به 6/37 درصد رسید. با اجرای این سیاست، تولید محصولات کشاورزی ظرف 6ماه به میزان 30 درصد افزایش یافت
در این شیوه، انتخاب نوع محصول، قیمت و نحوه فروش آن بر عهده کشاورزان گذاشته شد و وظایف تعاونیها به انجام اموری چون ایجاد شبکههای آبیاری، تأمین ماشینآلات و سرمایه برای کشاورزان محدود شد. اجرای این سیاست کشاورزان را به سرمایهگذاری بیشتر در فعالیت کشاورزی تشویق کرد. تا جایی که در فاصله سالهای 1978 و 1985 سهم بخش خصوصی در سرمایهگذاریهای کشاورزی از 4/5 درصد به بیش از 23 درصد افزایش یافت و سهم کشاورزی در تولید ملی که در سال 1978 نزدیک به 30 درصد بود، در سال 1986 به 6/37 درصد رسید. با اجرای این سیاست، تولید محصولات کشاورزی ظرف 6ماه به میزان 30 درصد افزایش یافت
- افزایش اندازه زمینهای زراعی
درسال 1978 و در شروع اصلاحات، بیش از 350 میلیون کشاورز در چین وجود داشت که100 میلیون هکتار زمین کشاورزی در اختیار داشتند. بدین ترتیب زمین کشاورزی هر خانوار تنها نزدیک 60/0 هکتار وسعت داشت. مساحت اندک زمینهای کشاورزی مشکلاتی را در تأمین معاش روستاییان پدید آورده بود. کشاورزانی که نمیتوانستند از طریق کشاورزی امرار معاش کنند، دچار فقر شده و بخشی از آنها به شهرها مهاجرت کردند. سیل مهاجرت روستاییان به شهرها و مشکلات ناشی از آن دولتمردان را به اتخاذ سیاستهای جدیدی واداشت که از جمله این سیاستها افزایش زمین زراعی کشاورزان، از طریق اشتغال تعدادی از کشاورزان در سایر بخشها بود. با اجرای این سیاستها تعداد کشاورزان تا سال 1997 به 190 میلیون نفر کاهش یافت.
- بهرهبرداری بهینه از منابع کشاورزی
جمعیت کثیر کشاورزان و روستانشینان چینی طی سالهای متمادی برای امرار معاش خود، بیش از حد و با شیوهای نادرست از منابع کشاورزی بهره گرفتهاند. زمینهای کشاورزی چین از تنوع جغرافیایی بالایی برخوردار است. زمینهای باتلاقی، مناطق کوهستانی، نواحی کم باران، زمینهای ساحلی در امتداد رودخانهها، همه و همه متوسط کشاورزان مورد استفاده قرار گرفتند. استفاده بیش از حد از زمینهای کشاورزی و منابع آب خسارات جبرانناپذیری به این کشور وارد کرده بود. کاهش منابع آب، فرسایش خاک و تخریب جنگلها از جمله این خسارتها بودند. در جریان اصلاحات دولت چین استفاده بهینه از منابع کشاورزی و جلوگیری از استفاده بیرویه و نادرست از این منابع را در دستور کار خود قرار داد. این سیاست نشانگر توجه دولتمردان به اهمیت " توسعه پایدار " است.
- ایجاد توازن در عرضه و تقاضای غلات
با شروع اصلاحات کشاورزی، تولید محصولات کشاورزی ظرف 6 ماه بهمیزان 30 درصد افزایش یافت. تولید مازاد نیاز محصولات کشاورزی بهویژه غلات مشکلاتی را برای کشاورزان ایجاد کرد. یکی از سیاستهای عمده دولت در این دوران ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای غلات بود. دولت چین هر ساله حدود 50 میلیارد یوآن یارانه صرف تهیه غلات میکند .
- کاهش شکاف میان درآمد روستاییان و شهرنشینان
در مقایسه با شهرنشینان درآمد روستاییان با نرخ نسبتاً کندتری افزایش مییابد. در حال حاضر درآمد شهرنشینان بهطور میانگین 6/2 برابر درآمد کشاورزان است. از سال 1985 تا 1999 درآمد سرانه روستاییان تنها 2/3 درصد افزایش داشته، در حالیکه به تولید ناخالص داخلی طی همین مدت 7/9 درصد افزوده شده است. در سال 1999 میانگین درآمد سالیانه کشاورزان نزدیک به 2210 یوآن باقی مانده است .کاهش شکاف درآمد میان روستانشینان و شهرنشینان از سیاستهای عمده دولت برای توسعه روستایی و کاهش مهاجرت روستاییان به شهرهاست.
- بهکارگیری فناوریهای جدید تولید
در بخش کشاورزی چین، از دیرباز تحقیقات نقش مهمی داشته است. سیستم تحقیقات کشاورزی چین با ابداع فناوریهای جدید، تنوع بخشیدن به محصولات و بهبود عملیات کشاورزی، بهرهوری را افزایش داده و قیمت محصولات را در طولانیمدت کاهش داده است. بدون دسترسی به فناوری های جدید و پیشرفته تولید، کشاورزان چینی شانس زیادی برای رقابت در بازارهای بینالمللی ندارند.
برای دسترسی به فناوریهای جدید، دولت چین چند اقدام اساسی زیر را در دستور کار خود قرار داده است:
برای دسترسی به فناوریهای جدید، دولت چین چند اقدام اساسی زیر را در دستور کار خود قرار داده است:
- افزایش سرمایهگذاری دولت در تحقیقات کشاورزی و انتقال فناوری
- تشویق بخش خصوصی به سرمایهگذاری بیشتر در توسعه فناوری های جدید کشاورزی
- ایجاد انگیزه برای کارآفرینان خارجی در توسعه فناوریهای جدید
- توسعه واردات فناوری از طریق حذف محدودیتها و مشکلات.
Comments
Post a Comment